پشتیبانی آنلاین و تلفنی
ارتباط مستقیم با غرفهدارها
تضمین بازگشت وجه توسط باسلام
توضیحات
مقدار:
1 جلد
خلاصه رمان بامداد خمار از اینجا شروع میشود که سودابه، دختری تحصیلکرده و ثروتمند، میخواهد با پسری که فرهنگ خانوادگی متفاوتی دارد ازدواج کند. خانوادهی دختر راضی به این وصلت نیستند. مادر سودابه مخالف ازدواج او با پسری است که خانوادهاش به تحصیلات دانشگاهی اهمیتی نمیدهند. مادر سودابه به او پیشنهاد میکند که به دیدار عمهاش، محبوبه برود و داستان زندگی او را بشنود. داستانی که سالها پیش اتفاق افتاده بود و دربارهی عشقی آتشین بین دختری ثروتمند و پسری نجار بود. خانواده امیدوار بودند سودابه پس از شنیدن این داستان و سرگذشت عمهاش قید ازدواج با پسر مورد نظر را بزند. داستان از اینجا وارد زندگی محبوبه میشود و قصهی گذشته را روایت میکند. ماجرای داستان مربوط یه دوران حکومت رضاشاه میشود، هرچند اتفاقات خاصی از آن دوران، جز اجبار چادر از سر برداشتن، به میان نمیآید. محبوبه، دختر بصیرالملک، یکی از اعیان شهر است. او یک دل نه صد دل عاشق جوانی نجار به نام رحیم میشود. برای رسیدن به رحیم تمام خواستگارهایش را رد میکند، جلوی خانوادهاش میایستد. در نهایت هم خانواده او را طرد میکند. خانه و مغازهای به او میدهند و دیگر سراغش را نمیگیرند. محبوبه با رحیم ازدواج میکند و این تازه ابتدای راهی سخت و دشوار است که دخترکی تنها و بسیار جوان وارد آن میشود.
تجربه خریدها



