پشتیبانی آنلاین و تلفنی
ارتباط مستقیم با غرفهدارها
تضمین بازگشت وجه توسط باسلام
توضیحات
مقدار:
1 عددی
ابعاد:
21*14سانت در 296صفحه
پرسشهای مربوط به اخلاق و پاسخهای متفاوت به آن از قرن ششم پیش از میلاد مطرح بوده است. سقراط، افلاطون و ارسطو با سه نظریه اتحاد معرفت و فضیلت، نظریه مثل و نظر اعتدال در باب اخلاق و صفات اخلاقی سخن گفتهاند. توجه به کمالات نفس، غایات اخلاق، قابلیتها و استعدادهای قوای نفس و اعتدال آنها و تأکید بر اهمیت معرفت عقلانی در اخلاق، از نقاط مثبت نظریه این سه فیلسوف بزرگ بهشمار میآید. اپیکور بر لذت جسمانی، توازن، رهایی از اضطراب خاطر و گونهای زهد و ریاضت معقول تأکید میورزید. رواقیان برخلاف اپیکور غایتانگار بودند و نظریه اخلاقی خود را بر پنج اصل مبتنی میکردند: وحدت وجود جسمانی؛ خیر بودن همه چیز؛ سیطره قوانین طبیعت؛ محدودیت اختیار انسان به اراده و درون او؛ وابستگی فضایل به یکدیگر. در قرون وسطی تقریباً همه فیلسوفان بر این باور بودند که لااقل برخی امور نه از آنرو که مورد امر الاهی هستند، بلکه به سبب اینکه موافق عقل سلیماند، عمل اخلاقی درستاند و تعلق امر خداوندی، کاشف درست بودن آن عمل است. در آغاز فلسفه جدید، رنه دکارت، مالبرانش و مهمتر از همه اسپینوزا، نظریههای اخلاقی تازهای ارائه کردند. تأکید بر عقل و اصول کلی آن و ابتنای اخلاق بر اصول فلسفی و هستیشناسی، مباحث مربوط به نفس و نیز عشق و محبت به خدا، از نکات مثبت نظریات این فیلسوفان است. در میان فلاسفه قرنهای هفدهم و هجدهم، اندیشههای دیوید هیوم اهمیت بیشتری دارد. ...