کمیک ایلیا جلد 15| طلسم سایه به این صورت است که ایلیا باید با پسری که اجیر خاندان سایه شده مبارزه کند. اما مشکل از جایی آغاز می‌شود که فقط آن پسر دشمنش نیست… او باید در مقابل احساسات مختلفی مبارزه کند. در فصل 2 مدتی است مردم شهر فهمیده اند که قهرمانی به نام ایلیا در بینشان زندگی می‌کند و هر زمان آرامش و امنیت شهر به خطر بیوفتد می‌توانند روی او حساب کنند. از طرف دیگر قائن و هم‌پیمانانش هم از ایلیا به شدت عصبانیند و می‌خواهند هرطور شده او را شکست دهند و یا از میان بردارند. قائن برای رسیدن به این هدف یکی از پسرهای شهر را طلسم کرده و او به هیولای بزرگ و ترسناک تبدیل شده است. مأموریت این پسر نوجوان شکست دادن ایلیا و بی‌اعتبار کردن اوست. اما بازهم نوع‌دوستی و مهربانی به کمک ایلیا و دوستانش می‌آید و همه چیز را تغییر می‌دهد. نگاهی به تحلیل شخصیت­ها شخصیت‌های متعددی در کتاب دیده می‌شوند که برخی از ‌آن‌ها عبارتند از : امیرعلی – ایلیا: امیرعلی نوجوانی با ایمان، شجاع، ازخودگذشته و نوع‌دوست است. خصوصیات خوب او باعث شده دوستانش او را در هیچ موقعیتی تنها نگذارند. پدر و مادرش از دنیا رفته‌اند.[1] حالا او با خواهرش ریحانه زندگی می‌کند. ریحانه برای امیرعلی اهمیت زیادی دارد به همین خاطر تلاش می‌کند هرکاری از دستش برمی‌آید انجام دهد تا ادره‌ی خانه کمتر به او فشار وارد کند. ریحانه: او تنها خواهر امیرعلی است. ...