مقدار:

1 عددی

ابعاد:

10 * 23 سانتیمتر

مناسب برای:

علاقمندان به هنر و تاریخ، هدیه‌ای خاص و اصیل

سایر توضیحات:

داستان ماه‌نگار: روستای کوچک "چشمه سار" با آسمان فیروزه‌ای و دشت‌های طلایی سال‌هاست که از افسانه‌ای زنی مهربان و پرتلاش به نام "ماه‌نگار" یاد می‌کنند. ماه‌نگار دختری جوان و زیبا بود که هر روز صبح زود چارقد بلندش که سایه بانی برای آفتاب گرم تابستان بود را به سر می‌بست و به چشمه‌ای می‌رفت که مردم آن را "چشمه‌ی زلال" می‌نامیدند تا آب زلال برای خانه‌ها بیاورد. یکی از روزها که برای آوردن آب به چشمه می‌رفت پری آسمانی او را دید و شگفت زده از مهربانی و آرامش او، پری کوچک را از پر خود جدا کرد و بر سرش نهاد از آن روز ماه نگار نه فقط نگارگر دل‌های تشنه که الهه‌ای کوچک برای آرامش بخشی اهالی شد. اما کار او فقط آوردن آب نبود او نماد همبستگی روستا بود ماه‌نگار به هر خانه که می‌رسید لبخندی شیرین می‌زد قصه‌ای تازه می‌گفت و از حکایت‌های عاشقانه گرفته تا افسانه‌های قدیمی، مردم می‌گفتند که او فقط آب نمی‌آورد بلکه شادی و امید را به خانه‌ها می‌آورد. مردم روستا معتقد بودند که چشمه با حضور او زلال‌تر می‌شود انگار خودش بخشی از روح چشمه بود. اما یک روز تابستانی باد چارقد او را با خود برد او در پی چهار قد در میان آن دشت‌های طلایی ناپدید شد. مردم چشمه را چشمه‌ی "ماه‌نگار نامیدند" و مجسمه‌ای به یاد او ساختند. زنی با چارقدی بلند، کوزه‌ای در یک دست و کاسه‌ای در دست دیگر؛ کوزه نماد زندگی بود و کاسه نماد بخشندگی. حالا هر وقت باد از میان روستا می‌گذرد صدای "ماه‌نگار" را می‌شنوند که با قصه‌هایش به دل مردم روشنایی می‌بخشد و مجسمه‌ی او ایستاده در قلب روستا یادآور سخاوت و عشق بی‌پایان است.

جنس:

خمیر میل پوکس